در اين مقاله مسأله تعيين تعداد، موقعيت و ظرفيت منابع توليد پراکنده در شبکههاي توزيع انرژي الکتريکي در حضور عدم قطعيت در اطلاعات بار و قيمت برق بازار انتقال، در قالب يک مدل رياضي با معيارهاي چندگانه فرمولهبندي شده است. اهداف مکانيابي در مدل پيشنهادي عبارتند از: 1) کمي چکیده کامل
در اين مقاله مسأله تعيين تعداد، موقعيت و ظرفيت منابع توليد پراکنده در شبکههاي توزيع انرژي الکتريکي در حضور عدم قطعيت در اطلاعات بار و قيمت برق بازار انتقال، در قالب يک مدل رياضي با معيارهاي چندگانه فرمولهبندي شده است. اهداف مکانيابي در مدل پيشنهادي عبارتند از: 1) کمينهسازي هزينههاي سرمايهگذاري و بهرهبرداري، 2) کاهش ريسکهاي فني سيستم و 3) کاهش ريسک اقتصادي ناشي از عدم قطعيتها. براي مدلسازي عدم قطعيتها از تئوري مجموعههاي فازي استفاده شده است. مدل رياضي پيشنهادي توسط ويرايش خاصي از الگوريتم ژنتيک حل شده است. نتايج اجراي مدل و روش پيشنهادي روي يک شبکه توزيع نمونه ارائه گرديده است.
پرونده مقاله
در اين مقاله يک ساختار جديد برای جبرانساز يکپارچه کيفيت توان ارائه خواهد شد. در اين ساختار جديد با اضافهکردن يک مبدل سری در فيدر مجاور، که از طريق منبع جداگانه تغذيه ميشود، قابليتهای جبرانساز يکپارچه کيفيت توان ارتقا يافته است. بهنحوی که علاوه بر جبران همزمان ولت چکیده کامل
در اين مقاله يک ساختار جديد برای جبرانساز يکپارچه کيفيت توان ارائه خواهد شد. در اين ساختار جديد با اضافهکردن يک مبدل سری در فيدر مجاور، که از طريق منبع جداگانه تغذيه ميشود، قابليتهای جبرانساز يکپارچه کيفيت توان ارتقا يافته است. بهنحوی که علاوه بر جبران همزمان ولتاژ و جريان در يک فيدر، توانايی حفاظت از بار حساس و بحرانی موجود در فيدر مجاور، در مقابل کليه اغتشاشات ولتاژ و بهخصوص قطعی ولتاژ را دارا ميباشد. در ساختار ارائهشده تمامی مبدلها از نوع منبع ولتاژ بوده و در سمت DC به يک خازن مشترک متصل شدهاند. محاسن ساختار ارائهشده عبارتند از: 1) انتقال توان از يک فيدر به فيدر مجاور برای جبران قطعی ولتاژ و 2) استفاده از تنها يک مبدل موازی برای جبرانسازی جريان و تنظيم ولتاژ خازن مشترک باس DC بين هر سه مبدل. نتايج شبيهسازی انجامگرفته با نرمافزار PSCAD/EMTDC، در يک سيستم مطالعاتی نمونه متشکل از دو باس و دو فيدر، مؤيد قابليتهای ساختار ارائهشده و سيستم کنترل آن بوده است.
پرونده مقاله
عملكرد كنترلكننده طراحيشده براي يك سيستم، به دقت مدلسازي انجامشده از آن سيستم وابسته است. اغلب مدلسازيها با تقريب زيادي همراه است. كنترلكنندههاي رايج سيستم تحريك بههمين دليل اغلب نميتوانند در تمام حالتهاي بهرهبرداري مشخصات مطلوب را در خروجي سيستم تضمين نماين چکیده کامل
عملكرد كنترلكننده طراحيشده براي يك سيستم، به دقت مدلسازي انجامشده از آن سيستم وابسته است. اغلب مدلسازيها با تقريب زيادي همراه است. كنترلكنندههاي رايج سيستم تحريك بههمين دليل اغلب نميتوانند در تمام حالتهاي بهرهبرداري مشخصات مطلوب را در خروجي سيستم تضمين نمايند. در اين مقاله يك سيستم كنترل تحريك مقاوم با استفاده از تئوري پسخور كمي طراحي شده است. در طراحي اين كنترلكننده، تمامي نامعينيهاي پارامتري ژنراتور، اعم از نامعيني در T’d ، D، H، x’d و xd و نامعيني ناشي از شبكه، همچون تغيير شرايط بهرهبرداري، تغيير ولتاژ و تغيير رآكتانس شبكه، در نظر گرفته شده است. در طراحي اين كنترلكننده مقاوم، از روش دوم هورويتز در تئوري پسخور كمي غير خطي استفاده شده است.
پرونده مقاله
در خطاهاي با جريان اتصالي کوچک، جريان بار تأثير زيادي بر اختلاف فاز ميان جريانهاي دو سر خط دارد و حفاظت مقايسه فاز معمولاً قادر به تشخيص اينگونه خطاها نيست. در اين مقاله يک روش براي بهبود عملکرد مقايسه فاز در اتصاليهاي با جريان اتصالي کوچک پيشنهاد شده است. در روش پيش چکیده کامل
در خطاهاي با جريان اتصالي کوچک، جريان بار تأثير زيادي بر اختلاف فاز ميان جريانهاي دو سر خط دارد و حفاظت مقايسه فاز معمولاً قادر به تشخيص اينگونه خطاها نيست. در اين مقاله يک روش براي بهبود عملکرد مقايسه فاز در اتصاليهاي با جريان اتصالي کوچک پيشنهاد شده است. در روش پيشنهادي با تقريبزدن فازور جريان بار و کسر آن از جريان خطا، مؤلفههاي واقعي جريان اتصال کوتاه بهطور تقريبي بازسازي ميشوند و در نتيجه، روش پيشنهادي اختلاف فاز ناشي از جريان بار را تا حد زيادي حذف ميکند. از جريان قبل از خطاي خط بهعنوان تخمين جريان بار در زمان اتصال کوتاه استفاده شده است. نشان داده شده است که اين فرض تقريبي در اتصاليهاي با جريان خطاي کوچک، عملکرد حفاظت مقايسه فاز را بهبود ميبخشد. ضمن آنکه روش پيشنهادي با افزايش حساسيت واحدهاي تشخيص وقوع خطا در رلهها، تعيين نوع خطا را نيز با دقت بيشتري امکانپذير ميسازد. روش پيشنهادي در يک سيستم نمونه شبيهسازي شده است. نتايج بهدست آمده نشاندهنده بهبود قابل توجه عملکرد حفاظت مقايسه فاز با استفاده از روش پيشنهادي ميباشد.
پرونده مقاله
مدیریت تراكم یكی از مهمترین مباحث مدیریت شبكههای انتقال در سیستمهای قدرت تجدید ساختار شده و بازارهای برق دنیا میباشد. در این مقاله پس از بررسی موضوع تراكم انتقال، روشی كاملتر نسبت به مقالات قبلی برای مدیریت استاتیكی کوتاهمدت تراكم ارائه خواهد شد. مبنای روش پیشنهاد چکیده کامل
مدیریت تراكم یكی از مهمترین مباحث مدیریت شبكههای انتقال در سیستمهای قدرت تجدید ساختار شده و بازارهای برق دنیا میباشد. در این مقاله پس از بررسی موضوع تراكم انتقال، روشی كاملتر نسبت به مقالات قبلی برای مدیریت استاتیكی کوتاهمدت تراكم ارائه خواهد شد. مبنای روش پیشنهادی، برنامهریزی (دیسپچ) مجدد تولید توانهای حقیقی و راكتیو در شینهای حساس شبكه بر اساس تعیین ضرایب توزیع تراكم (ضرایب حساسیت) و دستهبندی شینهای شبكه انتقال بر پایه این ضرایب حساسیت است. در این مقاله، بازار برق و فرآیندهای آن بهصورت تركیبی مدل شده است و امکان وجود قراردادهای قطعی انتقال نیز در نظر گرفته شده است. در پایان، روش پیشنهادی بر یكی از شبكههای استاندارد، مورد آزمون قرار گرفته است و نتایج عددی كارآمدی آن را نشان میدهد.
پرونده مقاله
در این مقاله مدل جدیدی برای کنترلکننده یکپارچه توان (UPFC) در حالت ماندگار ارائه شده است. با استفاده از این مدل، عوامل مؤثر در تغییر تابع هدف بازار برق، ناشی از اضافهشدن UPFC به شبکه، به چهار مؤلفه شامل افزایش امپدانس سری خط، جبرانسازی توان راکتیو موازی، مؤلفه همفاز چکیده کامل
در این مقاله مدل جدیدی برای کنترلکننده یکپارچه توان (UPFC) در حالت ماندگار ارائه شده است. با استفاده از این مدل، عوامل مؤثر در تغییر تابع هدف بازار برق، ناشی از اضافهشدن UPFC به شبکه، به چهار مؤلفه شامل افزایش امپدانس سری خط، جبرانسازی توان راکتیو موازی، مؤلفه همفاز ولتاژ سری و مؤلفه قائم ولتاژ سری تجزیه شده است. در مطالعات عددی با جایگذاری UPFC در نقاط مختلف شبکه آزمون تأثیر هر مؤلفه در تغییر تابع هدف بازار برق با شبیهسازی اندازهگیری شده و با نتایج حاصل از روش تحلیلی مقایسه شده است. همچنین هزینه تأمین مگاوات و مگاوار بعدی (ضرایب LMP) با استفاده از پخش بار بهینه محاسبه شده و ارتباط تنظیمات بخش سری UPFC با این ضرایب مورد مطالعه قرار گرفته است.
پرونده مقاله
اين مقاله به مبحث بهسازي گفتار در حوزه موجك ميپردازد. در روش پیشنهادی، بعد از تجزيه سيگنال نويزي به باندهاي موجك تابع آستانهگذاري وفقي روي ضرايب موجك اعمال ميشود. در زيرباندهایی كه دارای انرژی گفتار با محتوای بسیار زیاد هستند، از حد آستانه كوچكتر و تابع آستانهگذاري چکیده کامل
اين مقاله به مبحث بهسازي گفتار در حوزه موجك ميپردازد. در روش پیشنهادی، بعد از تجزيه سيگنال نويزي به باندهاي موجك تابع آستانهگذاري وفقي روي ضرايب موجك اعمال ميشود. در زيرباندهایی كه دارای انرژی گفتار با محتوای بسیار زیاد هستند، از حد آستانه كوچكتر و تابع آستانهگذاري سخت استفاده میشود و برعکس، در زيرباندهاي با محتوای ناچیز از انرژی گفتار، حد آستانه بزرگتر و تابع آستانهگذاري نرم مورد استفاده واقع میشود. در نواحی با وضعیت بینابین دو حالت فوق، تابع آستانهگذاري بهصورت وفقی و مابين دو وضعیت حدی آستانهگذاري سخت و آستانهگذاری نرم تعیین میشود. پارامتري كه تابع آستانهگذاري و حد آستانه را در هر زيرباند موجك تعيين ميكند با نسبت توان گفتار و نويز در هر زیرباند رابطه دارد. آزمایشهای انجامشده در مقایسه با روشهای قبلی نشان میدهد كه با اعمال اين تكنيك، نويز بهنحو مطلوبي حذف شده و میزان اعوجاج در گفتار خروجي کاهش مییابد. علاوه بر اين، نتايج شبيهسازي حکایت از آن دارد كه افزايش رشد درخت موجك در بهبود خروجي سيستم بهسازي تأثير داشته و نوع موجك مناسب، وابسته به نوع نویز موجود در محیط میباشد.
پرونده مقاله
در طراحی شبکههای سلولی، انتخاب روش مديريت موقعيت که در آن چگونگی انجام عمليات بههنگامسازی موقعيت و فراخوانی مشخص ميگردد، از اهميت زيادی برخوردار است. بهطور کلی روشهای مديريت موقعيت را به دو دسته استاتيک و ديناميک تقسيم کردهاند. تحقيقات و مطالعات در زمينه اين دو چکیده کامل
در طراحی شبکههای سلولی، انتخاب روش مديريت موقعيت که در آن چگونگی انجام عمليات بههنگامسازی موقعيت و فراخوانی مشخص ميگردد، از اهميت زيادی برخوردار است. بهطور کلی روشهای مديريت موقعيت را به دو دسته استاتيک و ديناميک تقسيم کردهاند. تحقيقات و مطالعات در زمينه اين دو روش نشان داده است که در روشهای ديناميک، بار سيگنالينگ کمتری جهت انجام فراخوانی و بههنگامسازی موقعيت به شبکه اعمال میگردد. يکی از روشهای مديريت موقعيت ديناميک، روش مبتنی بر فاصله میباشد که در مقايسه با روشهای ديگر ديناميک مانند مبتنی بر زمان و مبتنی بر حرکت از نتايج بهتری برخوردار است. نکته مهم و قابل توجه در اين روش محاسبه فاصله سلولی توسط واحد سيار است. با توجه به اينکه واحد سيار فقط قادر به دريافت شناسه سلولها میباشد، بنابراين در انجام اين روش بايد شناسه سلولها بهگونهای انتخاب شود که واحد سيار با پردازش آنها فاصله سلولی را محاسبه نمايد. در اين مقاله روشی برای انتخاب شناسههای سلولی بر اساس موقعيت جغرافیايی ايستگاههای پايه در سيستم GPS ارائه گرديده است. سپس اين روش را بهطور عملي برای سيستم شبكه سلولي شهر ياسوج در استان کهگیلویه و بوير احمد شبیهسازی نمودهايم.
پرونده مقاله
در اين مقاله، مدلسازي آزمايشي سيستمهاي دوبعدي گسسته با ساختار ARMA مورد بررسي قرار گرفته است. در اين راستا، مسئله تعيين مرتبه مدل در سيستمهاي دوبعدي و تخمين پارامترهاي مدل دوبعدي مطرح ميشود. در اين مقاله نشان داده شده است كه اطلاعات مرتبه بخشهاي AR و MA در مدل ARMA چکیده کامل
در اين مقاله، مدلسازي آزمايشي سيستمهاي دوبعدي گسسته با ساختار ARMA مورد بررسي قرار گرفته است. در اين راستا، مسئله تعيين مرتبه مدل در سيستمهاي دوبعدي و تخمين پارامترهاي مدل دوبعدي مطرح ميشود. در اين مقاله نشان داده شده است كه اطلاعات مرتبه بخشهاي AR و MA در مدل ARMA دوبعدي، بهطور ضمني در ماتريس همبستگی دادههاي خروجي، مخفي است. در الگوريتم تعيين مرتبه مطرحشده، مرتبه بخشهاي AR و MA در مدل ARMA دوبعدي بهطور مستقل و قبل از تخمين پارامترهاي مدل تعيين ميشوند.
مدل دوبعدي مورد استفاده، علّي، پايدار، تغييرناپذير با شيفت و با ناحيه پشتيباني ربع صفحه (QP) فرض ميشود. شبيهسازيهاي عددي، دقت بالا و عملکرد مطلوب روش مطرحشده را در مدلسازي سيستمهاي دوبعدي گسسته با ساختار ARMA دوبعدي نشان ميدهند.
پرونده مقاله
از آنجایی که رفتار غیر خطی تقویتکنندههای توان در فرستندههای ماهوارهای خطاهای بسیاری در انتقال تصاویر دیجیتال تولید میکند، در نتیجه حتی با کمک یک خطیساز ملایم هم میتوان نرخ خطا بر بیت را بهطرز چشمگیری کاهش داد. در اين مقاله از روش گروه ذرات بهعنوان يک روش کارا چکیده کامل
از آنجایی که رفتار غیر خطی تقویتکنندههای توان در فرستندههای ماهوارهای خطاهای بسیاری در انتقال تصاویر دیجیتال تولید میکند، در نتیجه حتی با کمک یک خطیساز ملایم هم میتوان نرخ خطا بر بیت را بهطرز چشمگیری کاهش داد. در اين مقاله از روش گروه ذرات بهعنوان يک روش کارا و با همگرايي خوب در بهينهسازي استفاده شده و تأثیرات یک واحد خطیساز مرتبه سه بهينهشده در انتقال ماهوارهای تصاویر دیجیتال مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج شبیهسازیها با تمرکز بر روی نمودارهای نرخ خطای بیت (BER) بر حسب نسبت سیگنال به نویز (SNR)، نقطه فشردگی مرتبه 3 تقویتکننده توان (TOI) و عدد نویز تقویتکننده کمنویز در گیرنده (LNA NF) با یکدیگر مقایسه شدهاند.
پرونده مقاله
کارآيي ارسال ويدئوي فشردهشده روي شبکههاي بيسيم توسط نويز کانال محدود شده و کيفيت ويدئوي دريافتي بهشدت ضعيف ميگردد. از اين رو چندين ابزار بهبودپذيري خطا به استاندارد فشردهساز ويدئوي
4-MPEG اضافه شده است. علاوه بر اين ابزارها، شيوه حفاظت خطاي نابرابر (UEP) بهمنظ چکیده کامل
کارآيي ارسال ويدئوي فشردهشده روي شبکههاي بيسيم توسط نويز کانال محدود شده و کيفيت ويدئوي دريافتي بهشدت ضعيف ميگردد. از اين رو چندين ابزار بهبودپذيري خطا به استاندارد فشردهساز ويدئوي
4-MPEG اضافه شده است. علاوه بر اين ابزارها، شيوه حفاظت خطاي نابرابر (UEP) بهمنظور حفاظت بيشتر بخشهاي مختلف در بسته ويدئوي 4-MPEG با نرخهاي کدگذاري متفاوت بر پايه کدهاي RCPC پيشنهاد شده است. با اين حال، تلاشهاي صورتگرفته تاکنون براي شبکههاي بيسيم هنوز براي داشتن کيفيت مطلوب، کافي نميباشد. در اين مقاله، براي مقاومکردن هرچه بيشتر ارسال ويدئوي 4-MPEG روي شبکههاي بيسيم، رهيافت حفاظت خطاي نابرابر اصلاحشده (MUEP) بر پايه محتواي صحنه ويدئو پيشنهاد ميگردد. در روش پيشنهادي، نرخ خروجي کدکننده کانال براي بخش حرکت بسته ويدئوي
4-MPEG بر اساس محتواي حرکت داخل صحنه ويدئو تعيين ميشود. نتايج تجربی نشان میدهد که در روش پیشنهادی علاوه بر افزایش میانگین PSNR تا مقدار dB 5/1 نسبت به روش UEP سنتی، کیفیت ذهنی ویدئوی دریافتی نیز ارتقا مییابد.
پرونده مقاله